غریبان را دگردردل نوا نیست
دل بی خانمان راآشیان نیست
دگرازوصل وهجرانم مپرسید
که درد بی امانم را دوانیست
کنون مردم بگویندم به هردَم
که: بیچاره بجز مرگش شفانیست
پریشان خاطروافسرده حالم
مراتنها رهاکردن روا نیست
شدم بی یارو یاور ای رفیقان
که درمانش بجز دست خدانیست
دردِ دوست داشتن ،
یاکسی رابرای دوست داشتن نداشتن
هردو درد است
درد من هردوست
اگه ميشه بگوييد که تلفن ها را هم بنويسند