ندای قلب

از بیم و امید عشق رنجورم آرامش جاودانه می خواهم * بر حسرت دل دگر نیفزایم آسایش بیکرانه می خواهم

ندای قلب

از بیم و امید عشق رنجورم آرامش جاودانه می خواهم * بر حسرت دل دگر نیفزایم آسایش بیکرانه می خواهم

بیا

 
 بیا وگرنه در این انتظار خواهم مرد

   در انتظار تو گل همچو خار خواهم مرد

   ز دوریت نه فقط صد و یا هزاران بار

   ز دوری رخ تو بیشمار خواهم مرد

   تو گفته ای که بیایی بهار اما من

   نرفته ام ز زمستان بهار خواهم مرد

   کنار پنجره جای دو چشم منتظرم

   کنار پنجره پر غبار خواهم مرد

   از این دیار به شهری غریب خواهم رفت

   و در دیار دگر بی مزار خواهم مرد  

                                   

بیا



مهربان من

بیا و باز میهمان خلوت تنهاییم باش

بنگر حیاط چشمانم را

که از باران یادت خیس است

و روح تشنه ام را

که در جستجوی جرعه مهری هرچند کوچک .

کویر خاطرات را هر شب و هر شب در می نورد

صبورساکت من!

از چه لب فرو بسته ای؟

نمی بینی دست های تنهایی

چگونه ظالمانه کبوتر قلبم را

در پنجه خویش می فشرند؟

پس این سکوت از برای چیست؟

که شکوفه های شعرم در غنچه پژمرده اند.

بیا و زمین خشک احساس را دوباره آبیاری کن

بیا و باز در باغچه دلم

باغبان دانه های مهر باش.

هم صدای دیروزم!

مگذار بیش از این خورشید احساست را

ابر های تیره سکوت بپوشانند.

مگذار که یادت و عشقت

تنها خاطره ای باشد سرد

در پس روزهای تنهایی

بیا و شب تاریک غربت را

خورشیدی فروزان باش

بیا که آسمان دوستی

در انتظار توست

بیا

انتظار

 
هر روز انتظار ، انتظار . انتظار کسی که تو را فراموش کرده است. چه بیهوده

است نگاه 
 کردن به درهایی که برای همیشه بسته می مانند. چه بیهوده

است ،نگاه کردن در آئینه
هایی که صادق نیستند. به چشمهای خودت هم

شک می کنی . دلت را بر می داری و کوچ  می کنی.

 به قربانگاه می رسی. خودت هستی و خودت. قربانی می شوی ، به دستان

خودت. عشق را زنده می کنی. و در تنهایی هایت غرق می شوی. چه خون

سیاهی ! چه  خون سیاهی!.......

دردت را به هیچکس مگو.هرگز به روی کسی لبخند مزن. با کسی نه بگو ، نه بشنو.

سکوت کن ، سکوت. رازت را فاش مکن. مبادا دلت هم از رازت با خبر شود. تنها باش ،

تنهای تنها. و همه را دوست بدار. واین را هرگز در گوش کسی هم نجوا مکن.

به حرفهایم خوب گوش بده. راز این است: تنها باش و عاشق !.

بگذار در تنهایی ات همه جای بگیرند. دوست و دشمن، منافق و موافق ،

خشک و تر ، او و آنها. در را به روی کسی مبند بگذار همه در تنهایی ات

شریک باشند. تنهایی ات را که در آن عاشق به قربانگاه رفت و عشق از

آسمان نازل شد. عشق وقتی بر تو نازل می شود  که خودت را در پای خودت

قربانی کنی. عاشق را تنها یک چیز از پای در می  آورد :

انتظار ، انتظار، انتظار.....

سرای بی کسی

 


در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند

به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند

یکی زشب گرفتگان چراغ بر نمی کند

کسی به کوچه سار شب در سحر نمی زند

نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار

دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی زند

گذرگهی ست پرستم که اندر او به غیر غم

یک صلای آشنا به رهگذر نمی زند

دل خراب من دگر خراب تر نمی شود

که خنجر غمت ازین خراب تر نمی زند

چه چشم پاسخ است ازین دریچه های بسته ات ؟

برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی زند

نه سایه دارم و نه بر ، بیفکنندم و سزاست

اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمی زند

                                                     از هوشنگ ابتهاج 

«احساس نجیبی است احساس اینکه برای کسی اهمیت داشته باشی. »

 

دوستون دارم وآرزو می کنم که به آرزوهاتون برسید.


 




 

 

فکر کردم اسمان را می توان تسخیر کرد
اب اقیانوس را با اه خود تبخیر کرد
فکر کردم رفتنت را می توان از یاد برد
هیچ دانستی ؟
دلم را رفتن تو پیر کرد


 Upgrade your email with 1000's of emoticon iconsUpgrade your email with 1000's of emoticon iconsUpgrade your email with 1000's of emoticon iconsUpgrade your email with 1000's of emoticon iconsUpgrade your email with 1000's of emoticon iconsUpgrade your email with 1000's of emoticon icons

کاش میشد هیچ کس تنها نبود
کاش میشددیدنت رویانبود
من دعاکردم برای بازگشت
دستهای تو ولی بالا نبود
گفته بودی که فردا میرسی
کاش روز دیدنت فردا نبود


 Upgrade your email with 1000's of emoticon iconsUpgrade your email with 1000's of emoticon iconsUpgrade your email with 1000's of emoticon iconsUpgrade your email with 1000's of emoticon iconsUpgrade your email with 1000's of emoticon iconsUpgrade your email with 1000's of emoticon icons

چرا اینگونه باید ساده باشم
دلی جای نگاهی داده باشم
به امیدی که پایی گذاری
برای تو تمام جاده باشم