ندای قلب

از بیم و امید عشق رنجورم آرامش جاودانه می خواهم * بر حسرت دل دگر نیفزایم آسایش بیکرانه می خواهم

ندای قلب

از بیم و امید عشق رنجورم آرامش جاودانه می خواهم * بر حسرت دل دگر نیفزایم آسایش بیکرانه می خواهم

زیر درخت آرزو


می خوام یه قصری بسازم پنجره هاش آبی باشه
من باشم و تو باشی یک شب مهتابی باشه
می خوام یه کاری بکنم شاید بگی دوسم داری
می خوام یه حرفی بزنم که دیگه تنهام نذاری
می خوام برات از آسمون یاسای خوشبو بچینم
می خوام شبا عکس تو رو تو خواب گل ها ببینم
می خوام که جادوت بکنم همیشه پیشم بمونی
از تو کتاب زندگیم یه حرف رنگی بخونی
امشب می خوام برای تو یه فال حافظ بگیرم
اگر که خوب در نیومد به احترامت بمیرم
امشب می خوام تا خود صبح فقط برات دعا کنم
برای خوشبخت شدنت خدا خدا خدا کنم
امشب می خوام رو آسمون عکس چشات رو بکشم
اگه نگاهم نکنی ناز نگاتو بکشم
می خوام تو رو قسم بدم به جون هر چی عاشقه
به جون هر چی قلب صاف رنگ گل شقایقه
یه وقتی که من نبودم بی خبر از اینجا نری
بدون یه خداحافظی پر نزنی تنها نری
یه موقعی فکر نکنی دلم واست تنگ نمیشه
فکر نکنی اگه بری زندگی کمرنگ نمیشه
اگه بری شبا چشام یه لحظه هم خواب ندارن
آسمونای آرزو یه قطره مهتاب ندارن
راستی دلت میآد بری بدون من بری سفر
بعدش فراموشم کنی برات بشم یه رهگذر
اصلا بگو که دوست داری اینجور دوست داشته باشم
اسم تو رو مثل گلا تو گلدونا کاشته باشم
حتی اگه دلت نخواد اسم تو تو قلب منه
چهره تو یادم می آد وقتی که بارون می زنه
ای کاش منم تو آسمون یه مرغ دریایی بودم
شاید دوسم داشتی اگه آهوی صحرایی بودم
ای کاش بدونی چشمات و به صد تا دنیا نمی دم
یه موج گیسوی تو رو به صد تا دریا نمی دم
به آرزوهام می رسم اگر که تو پیشم باشی
اونوقت خوشبخت میشم مثل فرشته ها تو نقاشی
تا وقتی اینجا بمونی بارون قشنگ و نم نمه
هوای رفتن که کنی مرگ گلهای مریمه
نگام کن و برام بگو بگوی می ری یا می مونی
بگو دوسم داری یا نه مرگ گلهای شمعدونی
نامه داره تموم میشه مثل تموم نامه ها
اما تو مثل آسمون عاشقی و بی انتها

آزادی


انسانهائی هستند که تاب وارستگی را ندارند. اینان از آزادی می گریزند. آدمهایی نیز هستند که وارسته اند، اما تاب زندگی را ندارند. ولیکن انسانیت در اصل وجودی کسی نمایان میشود که در گمگشتگی ، راهنماست. انسانی که در آشفته بازار است، اما خود آشفته نیست. او در دریای زندگی شناور است، لیکن به یک قطره تر نمی شود. او از همه چیز بهره میگیرد، اما به هیچ چیز وابسته نیست. آزاده کسی است که در چنین اوجی ایستاده و از چنین ارتفاعی به زندگی می نگرد

انتظار

 

 

 

در انتظار بیهوده گذاشتم همه چیز خود را

مهمترین آن غرورم

پیش پا افتاده ترین آن شخصیتم

در دام عشق افتادم

شکستم ،ریز شدم

آخرش سوزانده شدم

این بود زندگی من

آه مرگ بر این زندگی که

جز

ناکامی چیزی در بر ندارد

کاش هیچ گاه به دنیا نمی آمدم

تا این چنین سیاه بخت نباشم


 

برای او که آفتاب مهرش هیچگاه در قلبم افول نمی کند




نمی گم خطا نکردم من که ادعا نکردم

همه گفتن بی وفایی من که اعتنا نکردم

عازم سفر شدی تو من دلم می خواست بمونی

واسه موندن تو اما بخدا دعا نکردم

واسه تو کلی نوشتم که یه جوری مبتلا شی

تقصیر منه که آخر تو رو مبتلا نکردم

توی کوچه ی رفاقت یه سلام جواب ندادم

تو دلم تویی اون و با کسی آشنا نکردم

می دونم دوسم نداری حتی قد یه قناری

اما عاشقم هنوزم بدون اشتباه نکردم

ما جایی قرار نذاشتیم جز تو کوچه های رویا

این دفعه تو اومدی من به قرار وفا نکردم

زیر دین ناز چشمات یه عمریه دارم می سوزم

تا خاکستری نشه دل دینمو ادا نکردم

اومدن واسه نصیحت به بهانه ی یه صحبت

عمرشون کلی تلف شد چون تو رو رها نکردم

راه آسمون که بسته س گرچه قلبامون شکسته س

تا بحال انقد خدا رو اینجوری صدا نکرد

تو من و گذاشتی رفتی خواستی من دیوونه تر شم

باورت نمی شه شاید آخه جون فدا نکردم

نامه های عاشقونه با نشونه بی نشونه

اما از کسای دیگه س پس اونا رو وا نکردم

یادته عکست و دادی بذارم تو قاب قلبم

بعد از اون روز دیگه هرگز به کسی نگا نکردم

تو از اون روزی که رفتی نه تو رفتی که ببینی

تا قیامت هم تو رو من از خودم جدا نکردم


دوست داشتن


اگه یه روز کسی بهت گفت دوست دارم سعی نکن بهش بگی دوستش داری، اگه گفت عاشقت سعی نکن عاشقش بشی، اگه گفت همه ی زندگیش تویی سعی نکن همه ی زندگیت باشه چون یه روز میاد و بهت میگه ازت مُتنفر اونوقت تو نمی تونی سعی کنی ازش متنفر بشی...

زندگی گُل زردی ست به نام غم... مروارید غلتانی ست به نام اشک... آیینه ی شکسته ایست به نام دل... و بالاخره فریاد بلندی ست به نام آه...

زندگی به ۳ چیز پایدار است:  امید، صبر و گذشت. کسی که هر یک از اینها را داشته باشد هرگز فرو نمی ریزد.

از زندگی هر آنچه لیاقتش را داریم به ما می رسد نه آنچه آرزویش را داریم...

عاشقی؟؟؟؟ پس گوش کن!! این رو بدون که یه عاشق هیچ موقع آبرو نداره ... بدون عاشق به امید عشقش زنده ست ... بدون یه عاشق، عاشق کُشی بلد نیست ... بدون یه عاشق هیچ وقت دروغ نمیگه مخصوصا به عشقش ... بدون اگه دروغی به کسی گفتی یعنی اونو کُشتی ... اگه عشقت رو دوست داری هرگز بهش قول نده ... خجالت و غرور رو بذار کنار ... اگه دوستش داری بهش بگو ... با ساده ترین شکلی که بلدی یا میدونی که میفهمه ===> عزیزم دوستت دارم...

زندگی گفت: که آخر چه بود حاصل من؟ عشق فرمود: تا چه بگوید این دل من!!! عقل نالید: کجا حل شود این مشکل من؟؟ مرگ خندید: در این خانه ی ویرانه ی من!!! 

کسی رو که دوستش داری آزادش بگذار ، اگر قسمت تو باشد برمیگردد وگرنه بدان که از اول مال تو نبوده است...

دستت رو بگذار روی قلبت، این ساعت عمرت که داره تیک تیک میکنه... جالبه همونی که بهت زندگی میده برات شمارش معکوس رو شروع کرده...