گفته بودم اگه برگردی می بینی
نقش غمها رو تو آیینه چشمام
می دونی اینجا تو این خونه غمگین
رنگ بی رنگی گرفته بی تو دنیام
اومدی ، اومدی اما دیدم دسته تو سرده
گفتی اون روزا دیگه بر نمی گرده
اومدی ، اومدی اما دیدم دسته تو سرده
گفتی اون روزا دیگه بر نمی گرده
گفته بودم اگه برگردی دوباره
غم می ره از دل و تاریکی می میره
بعد اون بی تو نشستن ها یه روزی
دستای سردم و دست تو می گیره
اومدی ، اومدی اما دیدم دسته تو سرده
گفتی اون روزا دیگه بر نمی گرده
گفته بودم اگه برگردی می بینی
روی این پنجره ها اسم تو مونده
قصه اومدنت باز منو تنها
توی این تاریکی شبها نشونده
بی تو بودن لحظه جبر منه
صبر ایوب زمان صبر منه
خونه بی تو خونه نیست قبر منه
بیا تا اون روزای خوبم بیاد
دست من گرمی دستاتو می خواد
قهر تو جونم و آتیش می زنه
قهر تو جونم و آتیش میزنه .....
اینم آدرس آهنگ
http://www.iransong.com/album/857.htm
کاش می شد عشق را تفسیر کرد
خواب چشمان تو را تعبیر کرد
کاش می شد همچو گلها ساده بود
سادگی را با تو عالم گیر کرد
کاش می شد در خراب آباد دل
خانه احساس را تعمیر کرد
کاش می شد در حریم سینه ها
عشق را با وسعتش تکثیر کرد
یه روز برای اولین بار که دیدمش
حس عاشقی رو تو چشاش
گرمای محبت و تو دستاش
لبخند و رو لباش
فراموشی غم و تو نگاش
دیدم
همه و همه دست به دست هم داده بودن تا عاشقت بشم
دیگه میترسم تو چشات نگاه کنم
میترسم از اینکه هستم بدتر بشم عاشق تر بشم دیوونه تر بشم
خواستم پنهان کنم این راز را این سوز و این گداز را
غافل که من انگشت نمای شهر و سامانت شدم
گفتی در دل ندارم مهر تو گفتم چه باک از قهر تو
با آن تپش در سینه ات آگه به کتمانت شدم
گفتم که من آزاده ام آزاد ز مادر زاده ام
گشتم اسیر غمزه ات گوش به فرمانت شدم
روزهایی که بی تو می گذرد
گرچه بایاد توست ثانیه هاش
آرزو باز می کشد فریاد
در کنار تو می گذشت ای کاش .........
گفتم فراموشت کنم شاید
روی از خاطرم
شاید ندارد بعد از این باید فراموشت کنم
خوش باشید
او که رفت انگار پاره یی از دل ما را با خود برد
او که رفت تمامی آسمان را با خود برد
... دیگر او نیست!
او به من نیازی نداشت
ولی من به ان آسمان محتاجم...
وقتی که گریه ام میگیره دلم میگه مبارکه
قدر اشکاتو بدون هنوز چشات بی کلکه
وقتی که گریه ام میگیره یه آسمون بارونی ام
اما به کی بگم خدا من تو دلم زندونی ام
سرمو بالا میگیرم کسی جوابم نمیده
خیلی شباس یه رهگذر به گریه هام نخندیده
چه روز وروزگاریه من و یه دنیا بی کسی
شدم یه مشت خاطره یه کوره دلواپسی
می خوام تلافی نکنن حرمت دل رو میشکنن
دارن به جرم سادگیم چوب حراجم میزنن
تو این ولایت غریب دل مرده ها عزیزترن
قحطی عشق عاشقاس قلب های سنگی می خرن
تو این ولایت غریب دل مرده ها عزیزترن
قحطی عشق عاشقاس قلب های سنگی می خرن
اینم آدرس کلیپ این شعر
http://iranclip.com/player/345