ندای قلب

از بیم و امید عشق رنجورم آرامش جاودانه می خواهم * بر حسرت دل دگر نیفزایم آسایش بیکرانه می خواهم

ندای قلب

از بیم و امید عشق رنجورم آرامش جاودانه می خواهم * بر حسرت دل دگر نیفزایم آسایش بیکرانه می خواهم

کاش

 

 

کاش می شد عشق را تفسیر کرد خواب چشمان تو را تعبیر کرد.

کاش می شد همچون گلهای ساده بود سادگی را با تو عالمگیر کرد.

کاش می شد در خراب آباد دل خانه احساس را تعبیر کرد.

کاش می شد در حریم سینه ها عشق را با وسعتش تکثیر کرد.

  دلت جای دیگریست بگو! من به تو اعتراضی نمی کنم...فقط می دانم که در این

صورت دل من هرگز به بازار فروش نخواهد آمد.به درون سینه ام خواهد لغزید و آنقدر در

آنجا خواهد ماند تا خداوند آن را همراه با روح و جسم من به سوی خویش بخواند...

آخر برای عشق های ما زندگی خیلی کوتاه است...در یک زندگی بیش از یک عشق واقعی نمی توان داشت!

 

گمراهی

  
   زندگی گذری است از خاطرات      
گذشت عمرم به دستت به بیهودگی
زود گذشت
بازی بودم برایت در زندگیت
بچگی بود کارهایم و زود باوریم
باز می گویم
 به یادم بودی یا نبودی ندانم
فقط دانم
که هدر رفت عمرم برایت
در گمراهی و نادانی
 
                                        (از طرف دوستم غ.ن)

 

ان شب مهتابی که به هنگام دیدن دو ماه تمام دامنم پر از گوهر شد دخترکی با سر انگشت
خود گوهری را برداشت و به من نشان داد .
گوهر حضور تو را ارزو می کرد و قلبم بودن در کنار تو را و دستانم دستان تو را .
اما هیچکس طوفان حادثه را پیش بینی نمی کرد . زمانی که طوفان قلبم را فرا گرفت سوار بر
قایق مهرت به سوی تو امدم . اما نمی دانستم که قایق شکسته ات مرا در طوفان و گردباد
سهمگین رها می کند .
وقتی در مرداب رها شدم تمام وجودم تو را فریاد کشید اما باران بی مهری ات به رگبار تبد یل
شد و مرا از خود شستشو داد .
صبحدم همان دخترک پیکربی جانم را در ساحل بی مهری ات یافت در حالی که دستانم هنوز
به سوی تو رها بودند .
و تو ارام ارام قد م زنان پیش امدی و از مقابل جنازه ام گذر کردی . هیچ نگفتی . قدم هایت
روی نوشته ام گذر کردند و فریاد نوشته ها را در گلو شکستند .
دخترک نوشته های گل الود را برداشت و به سراغ تو امد و در مقابل چشمهایت قرار داد و تو
ان ها را پاره کردی و به باد سپردی .
سالیان بعد دخترکی بر روی ماسه های ساحل تکه کاغذی پیدا کرد که روی آن نوشته شده
بود
 ..                             ستت دا …