امشب از آرزو پُرم ؛ ای کاش .....
می شد از آرزو ترانه نوشت ....
و برای رسیدن مهتاب .....
از ستاره تا سپیده جاده کشید ....
کاش در چشمان خسته ی من ....
یک کوی عاشقانه می خندید .....
آه ؛ این جا ستاره ها سردند ....
هیچ کس در هوای عاطفه نیست ......
و کسی نیست تا بگوید باز ....
مَردم شهر قلبشان سنگی است ....
آه ؛ ای کاش شط دل بودم .....
می چکیدم درون آدم ها ....
و صدا میزدم :
" بیایید آی آدم ها ؛ عشق آورده ام برای شما