زچشمت اگرچه که دورم هنوز *** پر از اوج و عشق و غرورم هنوز
اگــر غصه بارید از مـاه و سال *** به یاد گذشته صبورم هنوز
شـکستند اگر قاب یــاد مــرا *** دل شیشه دارم بلورم هنوز
ســفر چاره دردهایم نـشد *** پر از فکر راه عبورم هنوز
سـتاره شدن کار سختی نبود *** گذشتم ولی غرق نورم هنوز
پــر از خاطرات قشنگ توام *** پر از یاد و شوق و مرورم هنوز
اگر کوک ماهور با ما نســاخت *** پر از نغمه پاک شورم هنوز
«قبول است عمر خوشی ها کم است ٫ ولی با توام پس صبورم هنوز»
وقتی بارونی چشمام تو کجایی؟
تک و تنها مونده دستام تو کجایی؟
وقتی پـرپـر می زنه این دل زارم
ساکت و خاموش لبهام تو کجایی؟
وقتی بی تو نازنین بی همنشین و
گوشه گیری تک وتنهام تو کجایی؟
وقتی بغض تو گلوم و گونه هام خیس
یه نوازشگرو می خوام تــو کجایی؟
چشمای تو یه فانوس همیشه روشن
وقتی سوت و کوره شبهام تو کجایی؟
وقتی من با هر نفس لحظه به لحظه
تو رو عاشقونه می خوام تو کجایی؟